سایت موزیک تعزیه

سایت موزیک تعزیه

اولین مرجع رسمی دانلود و توسعه ریتم ها و نواهای مذهبی ویژه عزاداری
سایت موزیک تعزیه

سایت موزیک تعزیه

اولین مرجع رسمی دانلود و توسعه ریتم ها و نواهای مذهبی ویژه عزاداری

فلوت نوازی با ریتم طبل و سنج - طبل زنان خلخال

کلیپی ازفلوت نوازی با ریتم طبل و سنج - طبل زنان خلخال محرم1400
سایت موزیک تعزیه اولین مرجع رسمی دانلود و توسعه ریتم ها و نواهای مذهبی ویژه عزاداری




گروه طبل زنان خلخال محرم1400

کلیپی از گروه طبل زنان خلخال محرم1400
سایت موزیک تعزیه اولین مرجع رسمی دانلود و توسعه ریتم ها و نواهای مذهبی ویژه عزاداری




طبل زنان اردبیل

کلیپی از طبل زنان اردبیل
سایت موزیک تعزیه اولین مرجع رسمی دانلود و توسعه ریتم ها و نواهای مذهبی ویژه عزاداری




گروه طبل زنان خلخال محرم 1400

کلیپی از گروه نی نوازان و طبل زنان خلخال محرم1400
با رعایت فاصله اجتماعی و پروتکل های بهداشتی شعار #عزاداری_خالصانه_رعایت_مومنانه

سایت موزیک تعزیه اولین مرجع رسمی دانلود و توسعه ریتم ها و نواهای مذهبی ویژه عزاداری





فلوت نوازی محرمی با ریتم تکنوازی طبل

فلوت نوازی  دلنشین مهدی عبدی همراه با ریتم تکنوازی طبل ابولفضل محمدزاده

سایت موزیک تعزیه مرجع دانلود ریتم ها و نواهای مذهبی ( طبل  سنج  دمام)




طبل زنان خلخال

تمرین نونهالان گروه موزیک نی نوازان و طبل زنان خلخال
احسنت که با توجه به سنشون خوب ست و هماهنگ میشن!

جهت مشاهده ویدئو روی تصویر کلیک کنید


گروه نی نوازان و طبل زنان خلخال

کلیپی از گروه نی نوازان و طبل زنان خلخال


نی نوازی محرم طبل و سنج ترومپت تعزیه پرکاشن کاخن عود دف سنتور تنبور ارگ نوازی مذهبی ست ویژه محرم دانلود مداحی جدید تعزیه سنتی تعزیه خوانی تعزیه سرای ایران تعزیه هنر تعزیه شهادت

نقاشی های محرم خلخال از نگاه کودکانه من...

بین آرشیو فایل هایی که نگهشون داشتم یهو به نقاشی هام برخوردم!حیف دونستم که نذارمشون روی وبلاگ
نقاشی هایی از دسته های عزاداری خلخال!
یادمه وقتی بچه بودم و  میخواستیم بریم دسته رو نگاه کنیم از همون لحظه که لباس و جورابم رو میپوشوندن
یا حسین یا حسین میگفتم تا میرفتیم خیابون و از دور که دسته رو میدیدم همینجوری یاحسین میگفتم تا وقتی دسته بیاد و رد بشه بره سمت میدان!
بی هیچ شناختی از واقعه کربلا بی هیچ شناختی از نهضت عاشورایی این عشق امام حسین تو دلم جای گرفته بود!
هر وقت از دسته برمیگشتیم شروع میکردم به نقاشی کشیدن!درحالیکه با دهنم صدای طبل و سنج در میاوردم هر آنچه که توی دسته دیده بودم رو روی دفتر نقاشیم میکشیدم...
اون موقع ها بین زنجیر زنان یه پرچم قرمز برمیداشتن که روش نوشته بود یا حسین و یه دست بالای اون پرچم نصب کرده بودن!خیلی خیلی دلم میخواست که اون رو من بردارم ولی زورم نمیرسید
وقتی که اومد خونه خدا میدونه چقدررر گریه کردم که یه پرچم داشته باشم تا اینکه بابام برام یه پرچم درست کرد با پارچه قرمز روش نوشتن یا حسین و یه نقش شمشیر که ازش خون میچکید و یه دست کوچیک روی چوبه پرچم هم گذاشتن! فردای اون روز بعد دسته 2ساعت تو کوچه همینجوری پرچم رو میگردوندم :)

عاشق این بودم که طبل بزنم!فامیلمون وقتی از مشهد برمیگشتن برام یه طبل کوچیک خریده بودن! مرحوم مونس خادمی که سرپرستی گروه طبل زن هارو برعهده داشت و همسایمون هستن!اوناییکه طبل میزدن رو جمع میکرد خونشون و تمرین میکردن!حسن و عباس خادمی و محسن خدادادیان هم طبل میزدن!وقتی دسته درمیومد مامانم منو اولین بار سپرد بهشون و گفت داود هم باهاتون طبل بزنه!منم اونروز خیلی خوشحال بودم
شروع کردم به طبل زدن با اون ها...عشق به این داشتم که تا میتونم طبل بزنم...بعدها هم که فلوت و نی اومد اونقدررررر با دقت گوش میدادم به فلوت و طبل که با دهنم صدای فلوت و نی رو عینا درمیاوردم و حنجره نوازی میکردم
حتی یکبار تو نمازخونه مدرسه مولوی تو یکی از مراسمات حنجره نوازی کردم که باعث حیرت بچه ها شده بودم!
توی کلاس فلوت میزدم و بچه ها با دستاشون روی نیمکت طبل میزدن!یکی هم دستشو مشت میکردو میکوبید به میز معلم که مثلا طبل بزرگه

چندسالی همینجوری طبل میزدم ولی عضو گروه نبودم! بعدها تغییر وتحولاتی رخ داد و نمایشگاه دشت کربلا زدن و برای اعضای گروه لباس دست دوختن و کارت واسشون صادر کردن و نذاشتن ماها طبل بزنیم!
این موضوع خیلی آزرده خاطرم کرده بود خیلی... که نمیزاشتن ما طبل بزنیم و طبل بهمون نمیدادن! البته الان میدونم که حق داشتن!چون برای هماهنگ کردن اعضای گروه خیلی تمرین میکنن و مهمه که کسی ضرب اضافی نزنه و همه یکدست طبل بزنن.
خلاصه تا اینکه دوست عزیزم حمید شهبازی پنج شش سال پیش دوباره بهم گفت از امشب بیای تمرین و از اون به بعد جزو اعضای رسمی و پایه گروه بودم تا به امروز که در رکاب دوستانم طبل میزنم و فعالیت دارم...

سخن آخر اینکه تا وقتی آتش عشق به حسین توی دلم برافروخته است تا وقتی دستام توان ضرب زدن داشته باشن و تا هرجا که دست ودلم یاری کنه در سوگ حسین بر طبلم مینوازم...
و همیشه سعی کردم دل کسی رو توی این راه نشکونم و همه رو تشویق کردم...گاها ببینم یکی طبل نداره و ناراحته و بغض کرده، شده طبلم رو باز میکنم و میدم بهش تا اون طبل بزنه...چون اینو میدونم اون بچه دل نازکی داره و دلش میخواد طبل بزنه و وقتی بهش طبل ندی چقدرررر غصه میخوره...چیزی که اصلا نه من راضی به این سبب هستم و نه امام حسین...
امیدوارم همه و همه تو این راه پرشور حسینی از جان و دل مایه بزارن و نوکری کنن...
ریتم و دست کوبیدن یه طبل زن با مارش عزا، زیباترین نغمه در زندگی اوست ، زیرا او را تا اوج عشق به حسین به پرواز در میاورد.



نقاشی از اول دسته که پرچم برمیدارن و پشت سر اونها گروه موزیک طبل زنان طبل میزنن
اون بیل رو که کشیدم یادمه دسته سومین روز از دهه دوم محرم بیل و کلنگ برمیداشتن




نقاشی از صف  سینه زنان و زنجیر زنان



نقاشی از علم کوچیکتر که تو دسته  برمیداشتن



نقاشی از اوناییکه خیمه برمیدارن و خیلی با دقت به روسری هایی که از خیمه آویزون میکردن نگاه میکردم
حتی اون روسری صورتی رنگ که توپ توپی سفید هست هنوزم هست روی خیمه و کبوترهایی که روی خیمه مینشستن



نقاشی بعدی از کتیبه ها که همیشه اول صف زنجیر زنان برمیداشتن و وسط اونها علم میخوابوندن



و اما علم بزرگ مسجد شهیدلر که بعد از صف سینه زنان برمیداشتن و همیشه این  دوتا پرچم کنارش بودن که بهشون میگفتم
پرچم های گنبد دار....نوشته های روی علم...پولهای آویزون از علم...زنجیر علم...




و در نهایت آخر دسته که یه همچین پرچمی رو دو نفره برمیداشتن اونم پشت مداح ...
و اونم پرچمی که میگفتم  خیلی دوس داشتم برش دارم...پرچم قرمز رنگی که بالاش یه دست کوچیکی بود..




و این هم من (پایین گوشه سمت چپ ) وقتی اول راهنمایی بودم و  طبل میزدم یه طبل سایدرام کوچیک



نویسنده : داود نادری

طبل

             تا هرجا که دست و دلم یاری کند

  تا جاییکه دست هایم توان داشته باشد در سوگ حسین بر طبل خود ضرب خواهم زد. . .

صدای طبل ما  دعوتیست برای دل ها تا از قافله عشق جا نمانند که این عشق حسین بی همتاست. . .